هیچموقع فکرشو نمیکردم که خونوادت
دلیلی بشن واسه جداییمون انقدر راحت
خونواده ای که باوجودم مشکلی نداش
حالا ارتباطم با دخترش موضله براش
از اون اصرار و اجبار از من اقرار و انکار
انگار شانسم دیگه هوامونو نداره این بار
یبار خواستیم تو زندگیمون آدم بشیم
ایندفعه به جرم شر کردن متهم شدیم
میگن باهاش باشی شاید شر درس کنی
آبرو دخترمون میره و درست نیس این
یکی یدونشو قرار داده بین منو خودش
دو راه داره یا پدرش یا که حرفه دلش
بچه تر از اینم که بخام پررویی کنم
جلو کسی که جا پدرمه سر بلند کنم
شما تو گوشمم بزنی احترامت واجبه
فقط بگو تکلیف اون بدبختی که عاشقه
دخترته و وابستش میشه چی میشه ؟
یدونه میزنی تو گوشش صداش بپیچه؟
اینم بیت آخرمه میگم تا خالی بشم
تا تهش هستم فکر نکن جاخالی میدم